دیکشنری
داستان آبیدیک
close the door pleas
klos ðʌ dɔɹ pliz
فارسی
1
عمومی
::
بیزحمتدررا ببندید، خواهشدارم، اگرزحمت نیست
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CLOSE ONE'S EYES TO
CLOSE ONLY COUNTS IN HORSESHOES
CLOSE OUT
CLOSE OUT OF
CLOSE OUT PRICES
CLOSE PACK ICE
CLOSE PACKED STRUCTURE
CLOSE RANKS
CLOSE RELATIVES
CLOSE SHAVE
CLOSE TEXTURES SOIL
CLOSE THE BOOKS
CLOSE THE BOOKS ON
CLOSE THE DEAL
CLOSE THE DOOR ON
CLOSE THE DOOR PLEAS
CLOSE THE DOOR TO
CLOSE THE SALE
CLOSE TO
CLOSE TO HOME
CLOSE UP
CLOSE UP SHOP
CLOSE WITH
CLOSE, BUT NO CIGAR
CLOSED
CLOSED CELL STRATOCUMULUS
CLOSED DRAINAGE AREA
CLOSED ABOUT
CLOSED CANON
CLOSED CELLS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید